شبکه اطلاع رسانی روابطعمومی ایران (شارا)-|| خوانندگان ممکن است تعجب کنند که چرا داستان سرایی(1) به عنوان یکی از ابزار/ تکنیکهای مدیریت دانش گروه بندی شده است. قدمت داستان سرایی/ داستان گویی به زمان اجتماعی شدن انسان برمی گردد. فی الواقع فقط برای مدیریت دانش نیست. داستان سرایی انتقال رویدادها است از طریق کلام، تصویر و صدا که با بدیههگویی و آرامش و تزیین همراه است. داستانها و نقل قولها در همه فرهنگها و سرزمینها به عنوان وسیلهای برای سرگرمی، آموزش، حفظ فرهنگ و استقرار ارزش های اخلاقی مورد استفاده قرار گرفتهاند.
در متن مدیریت دانش از زمان به وجود آمدن آن، داستان سرایی به عنوان یک راه مستحکم برای اشتراک و انتقال دانش بخصوص دانش ضمنی و تجربی، به کار گرفته شده است. این کار عملاً گفتن یک داستان است. شخصی که دانش باارزشی دارد، داستانی درباره تجربهاش در مقابل جمعی که مایل به دست آوردن آن دانش هستند، میگوید. هرچند که این یک روش بسیار سادهای است، داستان سرایی- وقتی که به نحو صحیحی بیان شود- میتواند دانش عمیقتری را منتقل کند، با در میان نهادن اطلاعات صرف داستان سرایی نیروی قویای برای درمیان نهادن درسها و تجربههای یادگرفته یک شخص دارد چون داستانهای مؤثر میتوانند هم محتوی و هم متن نیرومندی را منتقل کنند.
بانک جهانی که یکی از مشهورترین موارد مدیریت دانش را بنا نهاده است، داستان سرایی را به عنوان یکی از فعالیتهای کلیدی خود به کار برده و داستان سرایی را در نقشه جهانی مدیریت دانش افزوده است.
به قول آقای استیون دنینگ(2)، مدیر سابق برنامه مدیریت دانش در بانک جهانی که در حال حاضر مشاور مستقل در مدیریت دانش و داستان سرایی سازمانی است، بانک نیروی داستان سرایی را نه تنها برای اشتراک دانش بلکه برای ترویج مدیریت دانش به کار برد. در سال 2000 هنگامی که او مجبور بود تفاهم مدیران ارشد بانک را درباره مدیریت دانش به دست بیاورد داستان ماداگاسکار(3) را به کار برد:
یک رهبر تیم بانک در ماداگاسکار که درگیر ارزیابی همه جانبه هزینههای عمومی بود به خاطر پیشنهاد مالیات ارزش افزوده در مرکز یک مجادله قرار گرفت. به جای این که او خود تنها با این معضل رو به رو شود، یک پست الکترونیکی به همکارانی که عملاً با این امر درگیر بودند و اداره مالیات را از طریق مدیریت دانش به وجود آورده بودند فرستاد. ظرف 72 ساعت جوابهای زیادی از افراد مختلف در جاکارتا، مسکو، خاورمیانه و گروههای توسعه تحقیق و همچنین از یک عضو گروه بازنشسته و یک کارشناس در دانشگاه تورنتو دریافت کرد براساس صلاحدیدهای این افراد او توانست این مسأله مشکل را حل کند.
آقای دنینگ این داستان را برای مدیران ارشد بیان کرد و نه تنها تفاهم کامل آنها را درباره مدیریت دانش جلب نمود، بلکه آنها را در این باره دچار هیجان زیادی نیز نمود.
همچنان که مورد بانک جهانی نشان میدهد، داستان سرایی به جا و مناسب میتواند قویاً در اشتراک دانش به کار رود و حتی بر رفتار و ذهن افراد نیز اثر بگذارد.
چرا داستان سرایی را به کار ببریم؟
اگر شما بتوانید دانش خود را از طریق سیستم فناوری اطلاعات با دیگران در میان بگذارید محتمل است که نیازی به کاربرد داستان سرایی ندارد. این موجب اتلاف وقت بیشتری هم برای داستان سرا و هم برای شنوندگان خواهد بود. تا این که سیستم فناوری اطلاعات را به کار بگیرید. داستان سرایی منافع منحصر به فردی دارد که سایر ابزار و تکنیک های مدیریت دانش به ندرت دارند.
1. داستان سرایی بخش ضمنی دانش را منتقل میکند: چون متون بسیار غنیتری را نسبت به سایر ابزار مدیریت دانش از راه داستان گویی منتقل میکند. داستان سرایی توسط یک شخص کاملاً با تجربه در هر زمینهای این قدرت را دارد که دانش تجربی او را به شنوندگان انتقال دهد.
2. داستان سرایی رابطه انسانی خوبی را پرورش می دهد: وقتی شخصی داستانش را بیان میکند، این کار حجم زیادی از اطلاعات شخصی داستان سرا را از راه خود داستان، حالت صورت، لحن صدا، حرکات دست و بدن و غیره به شنوندگان منتقل میکند. این جنبهای از کار و اطمینان بین داستان سرا و حضار را تقویت میکند و همین موجب به وجود آوردن زمینهای برای تمرینات گروهی که آن باعث اشتراک و خلاقیت دانش خواهد شد، میگردد.
3. داستان سرایی اشتیاق حضار را تحریک میکند: بخش بزرگی از داستان سرایی این است که میتواند هم بخش منطقی و هم بخش احساسی مغز را مورد خطاب قرار دهد. در نتیجه داستان سرایی مناسب میتواند طرز فکر و رفتار افراد به نحوی تغییر دهد تا دانش بیشتری نسبت به قبل را اشتراک و خلق کنند.
چه موقع داستان سرایی را به کار ببریم؟
به این سؤال در تعریف قبلی تا حدودی پاسخ داده شده است. سازمانهای زیادی داستانسرایی را برای انتقال دانش کارشناسان به افراد جوان به کار می برند. بعضی سازمانها هم داستان سرایی را برای در میان نهادن درسهای یادگرفته شده در یک پروژه با همکارانی که در انجام آن پروژه سهیم نبودهاند، به کار میبرند. چون داستان سرایی ممکن است علاقه حضار را برانگیزد و شرکت کنندگان افرادی را با علاقه مشترک در این جلسات بیابند، ترتیب دادن سیستمهای پیگیری برای بحث درباره موضوع مطرح شده از قبیل گروههای تمرین یا فضای همکاری مجازی میتواند مزایای به دست آمده در این جلسات را حفظ کند و حتی افزایش دهد.
چگونه داستان سرایی را به کار ببریم؟
اساساً برگزاری جلسات داستان سرایی بسیار ساده است: شخصی را که در مورد خاص دانش کافی دارد بیابید، عدهای که دارای علایق مشترک هستند، در یک جا جمع کنید و بگذارید که آن شخص داستانش را در برابر افراد بیان کند.
ولی به دست آوردن نتایج مورد انتظار به این آسانی نیست. اینها گامهای اولیه همراه با بعضی اشارات مفید برای داستان سرایی موفق است:
گام اول: موضوع دانشی را که میخواهید به دیگران در سازمان خود منتقل کنید را مشخص نمایید. موضوعات کم اهمیت را انتخاب نکنید، این کار نه تنها وقت شما را تلف میکند، بلکه پیام غلطی هم به سازمان شما میفرستد.
گام دوم: شخص مناسبی را که تجربه غنیای دارد بیابید و از او بخواهید که داستانش را بیان کند. اشتیاق و فصاحت داستان سرا کلید ورودی داستان سرایی موفق است. بنابراین شما ممکن است که مایل باشید که داستان را همراه با داستان سرا آماده کنید. ترتیب گامهای یک و دو میتوانید برعکس شوند.
گام سوم: برای جلسه داستان سرایی در بین افراد کاندیدای شرکت تبلیغ کنید.
گام چهارم: جلسه را نگه دارید. ممکن است بهتر باشد که فضایی غیررسمی، نسبت به گردهماییهای معمولی، به وجود بیاورید. این کار را میتوان با تغییر ترتیب نشستن، اموری که خستگی نمی آورد(4)، ترتیب جلسات آشنایی انجام داد. شما ممکن است بخواهید که یک گردهمایی کوچک غیررسمی پس از جلسه تشکیل دهید تا به ایجاد ارتباط بین شرکت کنندگان و داستان سرا کمک کند.
گام پنجم: نتیجه جلسه داستان سرایی را با نفوذ به کار ببندید. این گام برای تأثیر حداکثر داستان سرایی حیاتی است. چند نکته مهم در اینجا میآوریم:
* جلسه را روی ویدئو ضبط کنید و ویدئو را در شبکه داخلی اینترنتی شرکت بگذارید، تا همه کارکنان بتوانند از آن استفاده کنند.
* گروهی از کسانی که علاقه زیادی به موضوع دارند و داستان سرا درباره موضوع بحث شده تشکیل دهید، داستان سرا معمولاً صاحب این گروه میشود.
* جلسات داستان سرایی را بطور مداوم تشکیل دهید، تا به کارکنان این فرصت داده شود که هم در این جلسات شرکت کنند و هم داستانشان را بگویند.
ویدئو
تئوری و عمل در داستان سرایی در آدرس زیر میتوانید بیابید:
www.youtube.com/watch?v=UFC-URW6wkU& feature=player_embedded
منابع تحقیق:
Brown,J., S. S. Denning,K.Groh,and L.Prusak,Storytelling in Organization.
www.amazon.com/dp./0750678208
Stephen Denning`s website at www.stevedenning.com,/site/Default.aspx
Wikipedia."Storytelling",Available at
http://en..wikipedia.org/wiki/Storytelling
پینوشتها:
1.Storytelling
2.Stephen Denning
3.Madagascar Story
4.Serving Refreshment
منبع مقاله:
یانگ، رونالد،(1391)، ابزار و تکنیکهای مدیریت دانش، مترجمان: محمدباقر نوبخت، سیدکامران یگانگی، تهران: مرکز تحقیقات استراتژیک، چاپ اول
|